شعر و ترانه و موسیقی

وبگاه شعر

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

خانه ای خواهم ساخت

خانه ی شیشه ایِ آرامی

در کویر ساکت و گمنامی

در گریز از شب شهری روشن

در گریز از تو از عشق از من

خانه ای خواهم ساخت

در گریز از این نسیم بی جان

می رم مست شوم در طوفان

دور از هجوم جاپای بشر

خالی از فکر و غم و شعر و خطر

خانه ای خواهم ساخت

من از چشمه ی نازلال کم

به شن و ماسه پناه آوردم

راه ها گم شد و من ماندمو آن

جاده ای را که به راه آوردم

این جهانی که نچرخید به کام

با دودستم به سکون وادارم

همچو یک ستاره در قلبِ کویر

شب به سوسوی دلم بیدارم

هیچ کس هیچ نپرسد که چه وقت؟!

هیچ کس هیچ نپرسد که چرا؟!

منم و سکوتِ جان بخش کویر

منم و موسیقی ناب خدا

(زهره زمانی)

  • ۰
  • ۰






کی هستی
کی هستی که اینقد، اثر داری رو من
که نزدیکی مثل، یه رؤیای روشن!
کی هستی که دستات، شفا می ده دردو
به تو کوچ کردم، از این فصلِ سردو...
منو از شکایت، به طاقت سپردی
تو این حال خوبو، به خونه آوردی
اثر داری انگار، رو آرامش خواب
رو موسیقی شب، روی نور مهتاب
اثر داری انگار، رو بغضی همیشه
یخ قلبم آروم، با تو آب می شه
از اون موقعی که، تو اینجا نشستی
می پرسم سکوتو، ببینم کی هستی
می پرسم تو رو از، دو تا چشم معصوم
از آرامش تو، دل من شد آروم
تو بارونی کردی، کویر خیالو
تو پیوند دادی، جنوب و شمالو
منو از شکایت، به طاقت سپردی
تو این حال خوبو، به خونه آوردی

زهره زمانی

  • zohreh zamani
  • ۰
  • ۰

  • zohreh zamani